منطقه بین قلاویزان عراق و پاسگاه بهرامآباد را مینگذاری میکردیم. با پنجاه نفر از بچههای تخریب، ده شبه کار را تمام کردیم. بچههای خسته همه به مرخصی رفته بودند. فقط من و چهار نفر دیگر ماندیم.
چند روز بعد مسئول گردان اعلام کرد تمام مینهایی که جلوی خط مقدم کاشتهایم، منفجر شده؛ مینها ضد تانک و غیر استاندار بودند و مدت زیادی هم از عمرشان گذشته بود.
مدل مینها را عوض کردیم. از پانزده نفر از افراد گردان هم کمک گرفتیم و شب اول برای کاشتن مینها رفتیم. آن شب هفتصد متر مین گذاری کردیم و کار تا ساعت 30/1 صبح طول کشید.
هوا که مهتابی شد، برای فرار از دید عراقیها، کار را تعطیل کردیم و با تویوتا برگشتیم عقب، تویوتایی بدون سقف و چراغ … من بودم و رحمتا.. یعقوبی و قربانعلی پوراکبر و محمدرضا جعفری.
معبر
ادامه مطلب